سفارش تبلیغ
صبا ویژن

//هرچی تو بخوای//

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ای معنی عشق ..........................................

ای معنی عشق

ای یاد تو در خاطر من جاودانه

ای بی تو چشمم چشمه ی اشک شبانه

ای روشنایی ای چراغ زندگانی

ای رفته در ابر سیاه بی نشانی

وقتی تو رفتی

از مشرق لبها طلوع خنده ها رفت

از دست ما وز دست ما آینده ها رفت

وقتی تو رفتی

مهتاب بام آسمان کمرنگ تر شد

وقتی تو رفتی

اندوه، شوق زندگی را از دلم برد

وقتی تو رفتی

برگ درختان زرد شد خورشید افسرد

وقتی تو رفتی

مرگ خندید

در جمع ما انگیزه های زیستن مرد

از باد پرسیدم کجا رفت؟

گفتا که من هم در پی آن رفته از دست

سر تا سر دنیا خزیدم

اندوه اندوه

اورا ندیدم.

از شب سراغت را گرفتم

شب گفت افسوس

او ماه من بود

من هم به امّید طلوعش ماه ها تاریک ماندم

همراه مرغ حق به یادش نغمه خواندم

خود را به دریا ها و صحرا ها کشاندم

با یاد او در هر قدم اشکی فشاندم

در دشت های دور و ناپیدا دویدم

او را ندیدم...

با ماه گفتم ماه من کو؟؟؟

رنگش پرید و زیر لب گفت:

بر بام و روزن های عالم سر کشیدم

شب تا سحر سر تا سر دنیا دویدم

در لابلای برگ جنگل هاخزیدم

با جست و جو ها خستگی ها شبروی ها

او را ندیدم...

از رعد پرسیدم نشانت؟؟؟

فریاد او در گنبد افلاک پیچید

چون مادران داغدیده ناله سر کرد

با ابر گفتم قصه ات را

روی زمین را در غمت از گریه تر کرد

ای یاد تو در خاطر من جاودانه

ای بی تو من همسایه ی اشک شبانه

وقتی تو رفتی

اندوه، شوق زندگی را از دلم برد

وقتی تو رفتی

برگ درختان زرد شد خورشید افسرد

وقتی تو رفتی

مرگ خندید

در جمع ما انگیزه های زیستن مرد

93848764219384876421


سرنوشت پسر عاشقی که با شکست روبرو شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    نظر

  9384876421

 

  

 

  

9384876421

 

بنام خدا

می خوام سرنوشت یک پسر عاشق شکست خورده رو بگم و ازتون می خوام که در موردش قضاوت کنید وبگید که مشکل کارش کجا بوده که باید صفت عاشق شکست خورده پسوند اسمش بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یاحکیم دانا وتوانا

یک پسری4 سال از عمرش رو وقف دختری کرد که در آخر معلوم شد ه بیهوده به پاش سوخته!!!!!!!!!!!!!

خلاصه اون پسر ازترس اینکه طرف مقابلش دست ردبه سینش بزنه هیچ حرفی در این مورد به اون دختر نزد.

سالها این بار سنگین رو تحمل کرد وحدث می زد جواب اون دختر منفی باشه بهمین خاطر کارهای زیادی انجام داد تا فراموشش کنه ولی بی فایده بود 

 تا اینکه یک روز ازاین سر در گمی خسته شد و تصمیم گرفت واقعیت و بیان کنه!!!

چند روز بعدباهاش قرار گذاشت و از اون دختر شنید که :

خواستگار دارم وچون می خوام درس بخونم بهش گفتم:

فعلاً قصد ازدواج ندارم وخواستگاره هم گفت می رم و یه زمان دیگه ای میام.

پسر باشنیدن این حرفا دلش و زد به دریا و به دختره گفت :

که دوستت دارم!!!!!!!!!!!!!!

جریان دوست داشتنش رو گفت اما دختر به شوخی گرفت!!

با جدی صحبت کردن پسر دختر نیز بحث و جدی گرفت و گفت حداقل 5روز مهلت میخوام.

2روز بعد بود که دختر گفت:

پدر و مادرم هم باید این موضوع رو بدونن و تو باید یه کسی رو بفرستی خونمون تا بهشون بگه!!!

اما پسر گفت:تا جوابت و ندونم با خانوادت صحبت نمی کنم چون مطمئنم اولین سؤالشون ازت اینه:

نظر تو در موردش چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دیگه دختر حرفی برا گفتن در برابر جواب پسر نداشت...

.....

....

...

روز موعود فرارسید......................

پسر دختر و مطلع کرد که می بایستی جوابش و بگه...

اما دختر جواب داد:امروز اصلاً حال ندارم!!!

پسر گفت:من از تو یه چیز می خوام که بگی اونم آره یا نه !!!

دختر پرسید:مگه برات هیچ فرقی هم می کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خیلی به پسر بر خورد وجواب داد:

اگه فرقی نمی کرد اینقر صبر نمی کردم.!.!

دختر پرسید: اگرفرقی می کنه پس چراحرف حرف خودته؟؟؟؟؟

چرانمی خوای بری با خانوادم صحبت کنی؟؟؟؟

پسر دوباره جواب داد:

چون مطمئنم اولین سؤالشون ازت اینه:

نظر تو در موردش چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دختر پرسید:اگرجوابم منفی بود قول میدی قهر نکنی؟؟؟

پسر جواب داد:ازاین حرفت معلوم که جوابت منفی در این صورت دیگه کاری باهات ندارم ولی باشه قهر نمی کنم اما مطمئن نباش که همون آدم قبلی خواهم بود در مقابلت.....

دختر گفت:آره جوابم منفی!!!

پسر پرسید:توکه جوابت منفی بود پس چرا می خواستی با خانوادت صحبت کنم؟؟؟

جواب داد:میخواستم به خانوادم بگی شاید اونا بتونن نظرم و تغییر بدن ولی خودت اینجوری خواستی!!!!!!!!!

اون پسر خیلی ناراحت شد اما ناراحتیش و جلوی اون دختر بروز نداد

تا حدی که دختر فکر کرد پسر اصلاً ناراحت نشده وشروع کرد تیکه به پسر بچسبونه واز اونجایی که پسر زود از کوره در نمی رفت جوابی به دختر نداد......................................................................

 

 

حالا شما قضاوت کنید وبگید کار کدوم و کجاش اشتباه بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 در ضمن اونا باهم فامیل بودن!!!!!!!!!!!!!

حالا که اون دختر دل این پسر و شکونده چه جوری می خواد تو روش نگاه کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


همای رحمت

 

  

 

 

 

ali

 

 

 

aliali

  

  

  

  

                   همای رحمت

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

          که به ما سوا فکندی همه سایه ی هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علـی بین

          به علی شناختم من به خدا قسم خدا   را

مگرای سحاب رحمت توبباری ارنه دوزخ

          به شرارِ قهر سوزد همه جان ما ســوا را

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن

          که نگین پادشاهی دهد از کرم گـــدا را

بجز از علـی که گوید به پسرکه قاتل من

          چواسیر توست اکنون به اسیر کن  مدارا

بجز از علــی که آرد پسری ابوالعجایـب

          که علم کند به عالم شهدای کربلا        را

چوبه دوست عهد بندد ز میان پاک  بازان

          چو علی که میتواند که بسر برد وفـــا  را

نه خداتوانمش خواندنه بشرتوانمش  گفت

          متحیرم چه نامم شهِ ملــــک لافَتی    را

به دوچشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت

          که ز کوی او غباری به من      آر  توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک  پایت

          چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا    را

چوتویی قضایْ گردان به دعای مستمندان

          که ز جان ما بگردان ره آفت قضــــا را

چه زنم نای هر دم ز نوای شــوق او دم

          که لِسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

          به پیام آشنایی بنوازد      آشنــــــا را

زنوای مرغ یا حق بشنو که در دل    شب

          غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا


ای فلک تا کی باید خاری و ذلت بکشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ای فلک تا کی باید ا

ای فلک تاکی باید

خاری و ذلّت بکشم؟؟؟؟؟

ای فلک تاکی باید

 ازدل رفاقت بکشم؟؟؟؟؟؟

ای فلک تاکی باید

 هیچی نگم حرف نزنم؟؟

ای فلک تاکی باید

 ازدل خجالت بکشم؟؟؟؟؟

میدونی خیلی غریبم

 من یه عمره بینصیبم

سهم من حیله و نیرنگ

 تونده دیگه فریبــم

پای غم سوختم وساختم

 همه چی داشتم وباختم

دیگه بی خیال من شو

من دیگه تورو شناختم

ای فلک کنج دلم

 غـــــــم و غصه خونه کرد

فکـربی عشق زنده موندن

دلم ودیوونه کرد

ای فلک گوش میکنی

 این تپش قلب منـــه

که داره آروم آروم

 از غم تو جون می کنــه

آرزوم توسینه مرده

 دل من غصه هاخورده

طفلی این دل چی کشیده

 لحظه ای شادی ندیده

ای خــــــدا تومهربونی

 خالق چرخ زمونی

تو که دردم ومیدونی

 میدونم که  تو میتونی

 

 

i love you

حالا کی می تونه جواب

چهار تا سوال اول این شعرو

بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


سلام

ali

 

 

 

 

 

 

سلام به تک تک اعضای parsiblog  

 بعلاوه ی دوستان خوبم وخانواده های محترمتان

 پیشاپیش عید غدیر خم عید ولایت را

 تبریک عرض می کنم وامیدوارم

 حیدر کرار امیرالمؤءءءءمنین (ع)

تمام خواسته هایتان را بر آورده کند

.....................

................

..........

.....

...

..

.

مولا از توسرودن غزل کم است

تلمیح واستعاره،مجازو بدل کم است

قرآن ناب لایق وصف مقام توست

شعر و حدیث و قصه و ضرب المثل کم است

آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است

شیرینی شکر که چه گویم عسل کم است

باید برای مدح تواز صبح بدر گفت

ای دست اقتدار خدا فارس العرب

اصلا برایشان تو تعبیر یل کم است

هر قدر هم که دم بزنم ای امیر عشق

از شوک و جلال تو ماحَصَل کم است

شهره شده میان عرب تکسواریت

آوازه های صاعقه ی ذوالفقاری ات